جلسه دوم(دوشنبه 87 خرداد 6 ساعت 9:46 صبح )

به نام خدا

4/3/87 جلسه دوم کلاس بود ابتدا استاد بخشی از خطبه 103 که در جلسه قبل تفسیر شد با خلاصه ای از جلسه گذشته توضیح دادند .

بخش سوم خطبه توضیح علی (ع) است در رابطه با مردم آخرالزمان و کسانی که اهل نجات هستند.

خلاصه ای از بیانات:

1-در آخرالزمان اهل نجات مومنانی هستند که گمنام می باشند وشناخته شده نیستند اگردر جمع باشند پیدانیستند واگر غایب باشند هم معلوم نیستند

2-ارتباط با این افرادانسان را رستگار می کند چراکه اینان چراغهای هدایت هستند

3-صحنه روزگاردر آخرالزمان آنقدر مشکل داراست که این افرادبا ایمانش به گوشه ای امن پناه می برد تادر امان باشد.

4-خدا تعهدی برظلم به انسان ندارد ولی تعهددارد که انسان را با دنیاوفرزندوپست و......مورد آزمایش های مختلف قرار دهد.

در ادامه جلسه خطبه 91 نهج البلاغه شروع شد.

این خطبه معروف به خطبه اشباح است ، از خطبه های بزرگی است که همگی در توصیف خداست که حضرت درجواب شخصی که پرسیدخدارا آنچنان توصیف کن که گویی اورا می بینم.

خلاصه ای از بیانات:

1-انسان هرازگاهی باید به خداشناسی رو آوردوایمان واعتقاد خودرابررسی کندبخصوص در این زمان که مشکلات می تواند باعث بی ایمانی شود.

2-اگرحضرت علی (ع)در جواب سوال بسیار خشمگین شدند می توان حدس زدکه علت آن سوالی بوده که در زمان موسی (ع)هم شد وباعث آوارگی قوم اوشد.

3-خداوند چون آفریننده تمام مخلوقات است اگرتمام حاجات این خلق را هم برآورده کندگدانمی شودواگر هم به هیچ کس نبخشد بر خزانه او افزوده نمی شود.

4-این مخلوقات به عبارتی جز عیال خداهستند و روزی آنان را تضمین نموده است.

5-خدااحدوواحد است وبرای کسی که تنهاست اول وآخرمعناندارداوهمیشه بوده وهست وخواهدبود.

 ضمنا برنامه کلاس هم تاشهریورماه به شرح ذیل اعلام شد:

جلسه اول(جمعه 87 خرداد 3 ساعت 3:47 عصر )

به نام خدا

جلسه اول کلاس با قرائت وشرح خطبه 103 نهج البلاغه از کتاب محمددشتی آغاز شد.این خطبه دارای سه بخش می باشد:

1-روش برخورد بادنیا

2-ارزش عالم وبی ارزشی جاهل

3-سخنی از آینده

استاد پس از قرائت عربی وفارسی این خطبه مطالبی را به ارائه نمودند که خلاصه آن عبارتنداز:

1-بین رویت ونظر تفاوت های یسیاری است ،رویت یعنی دیدن ظاهری که ما همیشه به اطرافمان می نگریم واشیا را می بینیم ولی در نظر کردن که از ریشه بصر می آید یعنی اینکه نگاه عمیقانه به دنیا وعبرت گرفتن از مسائل آن می باشد ومنظور حضرت علی (ع) این نوع نگاه می باشد.

2-بین  تقوا وزهد تفاوت  وجود دارد تقوا یعنی دوری نمودن از تمام محرمات است در صورتی که زهد یعنی مرتبه ای بالاتر که شامل دوری نمودن ازحلال است.نه اینکه انسان از حلال هم استفاده نکند ولی منظور این است که سعی کند وابسته نشود مثلا از راه حلال پول وخانه و....بدست آورد واستفاده بکند ولی خودش را وابسته به آن نکند که روزی برای حفظ آن هم مجبور به بی تقوایی گردد.

3-عالم کسی است که خودش را راحت نفروشد ولی جاهل خیلی راحت وبه اندک چیز بی ارزشی خودش را می فروشد .اگرانسان عالم باشد در این دنیا ارزش خودرا به تمام آن هم نمی فروشد.

4-بدترین مردم کسی است که خدااورابه خودش واگذار کندبه همین خاطرهم این افراد وقتی که برای کارهای دنیوی دعوت شوند با نشاط

می روند ولی اگر کار اخروی باشد بسیار بیحال وخسته هستند. 

5-تمام خوبیهای دنیابا حزن واندوه آن همراه است ودنیا مثل پرده ای است که پشت آن خالی است ونبایدبه آن تکیه داد

6-ما درزندگی خود در برابر تمام حرکتهایی که انجام می دهیم مسئولیم

کلاس نهج البلاغه(چهارشنبه 87 خرداد 1 ساعت 1:2 عصر )

به نام خدا

از طریق یکی از دوستان مطلع شدم که کلاس نهج البلاغه در گلستان شهدای قهنویه شنبه شب ها هر15روز یکبار برگزار می گردد از آنجایی که علاقه وافری به این کتاب بزرگ داشتم با هماهنگی دوستان به کلاس رفتم که استادی آن برعهده استادآیت اله حقیقی از دبیران مجرب شهرستان می باشد که هم اکنون در اصفهان مشغول بکار است. چون کلاس پرمحتوا وشیرین و بزرگ بود تصمیم گرفتم تا وبلاگی تهیه کنم که هم مطالب ماندگار شود وهم دوستانی که نمی توانددر کلاس شرکت کنند استفاده ببرند